من فقـط زخـم از آن کوچه خـريـدم امّـا
غـرق کابوس شده روز و شب فـرزندم
از شب حادثه روی حسن ام زرد شده
از غـم دلهـره ی او نفسـم سـرد شده
جلـوه ای کـرد که انگار تـو همراه منی
کاش می ديدی علی،پسرم مرد شده
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 274
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0